چطور کسب و کار شخصی خود را رشد دهیم ؟

سلام به شما دوستان ، این مقاله که مینویسم تمرکزخودم رو گذاشتم روی روش های و تکنیک هایی که به هر فردی کمک میکنه تا بتونه کسب و کار خودش رو رشد بده ، در این مقاله بیشتر تمرکز ما روی افرادی هست که کسب و کاری رو شروع کردند یا سالهاست که به یک کسب و کار مشغولند . نکات این مقاله به صورت کلید های راهبردی به شما کمک میکنه تا اهداف عملکرد خودتون رو در مسیر رسیدن به آرزوهای بزرگ شغلیتون رو تدوین کنید و از دل اون رشد رو برای خودتون بسازید .

در دنیای امروزی داشتن یک شغل امری کامل رایج شده ، دیگه انقدر از اطراف و رسانه هایی مثل اینستاگرام و تلگرام می بینیم و میشنویم که نوجوانان و جوانان دختر و پسر کسب و کارهای شخصی خودشون رو راه اندازی کردن که میشه گفت حس میکنیم دیگه همه رو مشغول پول دراوردن میبینیم . اما خب این وسط اینکه خیلی از این کسب و کارها بعد از راه اندازی با موفقیت همراه باشند یا خیر نکته ای هست که اهمیت خیلی زیادی داره ؛ بر اساس قانون پارتو ۲۰ درصد از کسب وکارها و محصولات جدیدی که وارد بازار میشوند ؛ ماندگاری ، دوام و استمرار دارند و ۸۰ درصد دیگر اونها از چرخه فعالیت خارج میشوند . من رضا پودینه در طی مطالعاتی که داشتم و با بررسی هایی که انجام دادم به مطالبی رسیدم که در این مقاله این موارد کلیدی رو که میتونه به شما کمک کنه تا تداوم بیشتری روی مسیر کسب وکار هاتون بیارید و مسیر صحیح رسیدن به موفقیت رو برای خودتون ترسیم کنید .

 

با بررسی هایی که داشتم به صورت کلی دلایل اصلی که باعث شکست یا موفقیت هر کسب وکاری شده بود را در سه بخش کلیدی تقسیم کردم 

 

 

 

اولین مقوله : ذهنیت ثروتساز : یکی از مواردی باعث شکست اکثر کسب و کارها و موفقیت بخش کوچکی از کسب و کارها شده بود ذهنیت ها و نوع تفکرات مالکان آنها بوده است.

مقوله دوم : مهارت های ثروت ساز: مهارت ها و توانایی هایی که مدیران کسب وکار ها دارند و نیازدارند بیاموزند

 

مقوله سوم : عملکرد های ثروتساز : اینکه مالکان کسب وکارها چطور عمل کرده اند ؟ چه باید ها و نباید هایی را مورد توجه خود قرارداده اند

بیزینس کوچینگ

بخش اول ذهنیت ثروتساز :

در موضوع ذهنیت و تفکرات مباحث خیلی زیادی رو میتونی بررسی کنیم و راجبش حرف بزنیم ، اینطور میتونم بگم که ذهنیت ها شامل : باورها ، تفکرات ، انگیزه ها و تصمیمات ما هستند . اکثر کسب و کارهای شکست خورده یکی از جنبه های مشترکشان نوع فکر و باورهایی بود که مالکان این کسب و کارها داشتند ؛ متاسفانه مشاهده شد که اکثر این مدیران با تفکراتی ضعیف باعث ایجاد تنش،بدهی مالی ، مشکلات فعالیتی و امثالهم برای خودشان شده اند .

اما در مقابل مدیران کسب وکارهای موفق از نوع باورها و فکر هایی غنی شده و پخته شده بهره مند شده بودند ، برخی از این موارد را برای شما اینجا مثال میزنم :

۱٫       مدیران موفق به آموزش دیدن باور دارند ولی مدیران ضعیف یا خودشان را عالم میدانند و یا اینکه آموزش دیدن را وقت تبف کردن میدانستند ، این نوع تفکر عامل اکثر خطاها بوده است . معمولا افراد موفق با این فکر پیشرفت میکنند که هر روز باید موضوعات جدیدی را یادبگیرند ، هر روز باید موفق عمل کنند ، هر روز باید تجربه جدیدی بدست بیاورند؛ آموزش دیدن میتواند شامل یک دوره ، شامل یک کتاب یا حتی چند فایل صوتی باشد ، به هرحال مدیران موفق همیشه درحال آموزش دیدن بودند و هستند اما در مقابل مدیران شکست خورده با آموزش به روش درست موافق نیستند .

۲٫     مدیران موفق در مسیر رشدکردن افکار سمی و حاشیه ساز را از خودشان دور میکنند و با پول و افراد پولدار دوست هستند ، اما در مقابل مدیران ضعیف اینطور نیستند .از پول فاصله میگیرند ، پولدارها را ادم های خوبی نمیدانند .

۳٫    مدیران موفق داشتن ثروت و داشتن موفقیت را عاملی برای  رفاه و سعادت میدانند اما مدیران شکست خورده اکثرا اینطور فکر میکردند که پول داشتن یا موفقیت آدم را به سمت گناه میبرد .

اینها فقط برخی از نمونه ها بودند ، اگر میخواهید رشد در کسب و کار خودتان را بسازید ؛ باید به دو مقوله خیلی دقت داشته باشید ، اولا اینکه باورهای ادم از دل جامعه و به وسیله ورودی های ذهنتان شکل میگیرد ، اگر ورودی های ذهن شما پر از نقطه های سیاه و منفی باشد ، موفقیت برای شما امکان پذیرنخواهد بود .به شما توصیه میکنم در این راستا حتما از دل و جان تلاش کنید و با مطالعه دقیق راجب باورهایتان علم خود را بالا ببرید ، سپس با تمرین و تکرار ورودی های منفی را از راه و مسیر خودتان خارج کنید .ورودی هایی مثل اخبار اشتباه ، کنایه ها و طعنه ها و حاشیه ها و حرف های منفی .

 

ادامه این موضوع را در مقاله بعد دنبال کنید ….